به گزارش مشرق، ماشین تخریب مجلس یازدهم را مدعیان اصلاحات شتابان میرانند و از فرط ماهیت عقدهگشایانه وترفندآلود این تقلا، به ایستگاهی مضحک رسیدهاند. منشا سناریوسازیهای این طیف پیش از انتخابات و آرایش فعلی آنان، همان ناکارآمدی و باور و احاطه به عدم اقبال مردم و دست و پا زدن برای حاشیهسازی و فرار از مسئولیت است. آنها پیش از انتخابات مجلس، شکست و ناکامیشان را پیشبینی کرده بودند. حتی یکی از عناصر مدعی اصلاحات گفته بود که باخت سی بر هیچ اصلاحطلبان در تهران دور از ذهن نیست. آنها خوب میدانستند که به دلیل وعدههای دروغ و تحمیل خسارتهای سنگین به معیشت مردم، رأی ندارند.
۶ لیست انتخاباتی، بدون پذیرش مسئولیت!
همین ناکارآمدی و بیکارنامگی، آنها را به تکاپوی کنشهای نیرنگآلود برای فرار از این مخمصه انداخت. عدهای از عناصر این طیف از تحریم انتخابات و انتخابات مشروط گفتند و در مقابل عناصر دیگری آنها را نفی کردند. پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان نیز ادعای نامزد نداریم راه انداختند و به سیاق معمول نظارت استصوابی را بهانه توجیه ناکارآمدی خود ساختند در حالیکه چند برابر دوره قبل در تهران ثبتنام کرده بودند و ۶ لیست انتخاباتی دادند! بدون پذیرش مسئولیت! محمدرضا عارف گفته بود: اینکه یک حزب بخواهد کاندیداهای خود را معرفی کند یا با جمعی از احزاب دیگر، به تصمیم خودشان بازمیگردد اما از لوگو و برند شورای عالی نمیتوانند استفاده کنند!
به بهانه شورای نگهبان جا خالی ندهید
سایت عصر ایران بهمن ۹۸ نوشت: «..اصلاحطلبان باید پاسخگوی یک سؤال جدی هم باشند و آن هم این است که اگر شورای نگهبانترک عادت میکرد و نامزدهای آنها را بدون چون و چرا تایید میکرد، آیا مردم به آنها رای میدادند؟ این یک سؤال جدی است که جریان اصلاحات باید به آن پاسخ دهد. با توجه به عملکرد حسن روحانی در دولت و اعضای فراکسیون امید در پارلمان دهم، آیا مردم حاضر بودند در انتخابات، آنها را بهعنوان نماینده راهی مجلس یازدهم کنند؟»
عصر ایران نوشته بود: «جریان اصلاحات نباید از پاسخگویی شانه خالی کنند. آنها الان در قدرت حضور دارند و در دولت و مجلس مسئولیت دارند و باید به مردم پاسخگو باشند. اینکه مردم الان در مورد رد صلاحیتها واکنشی نشان نمیدهند بهخاطر این است که از نمایندگان اصلاحطلبان راضی نیستند و از آنها دلخور هستند... مبادا آنها به بهانه شورای نگهبان، جا خالی بدهند.»
این طیف، در روزها و هفتههای اخیر نیز که باید آماده بازخواست و پاسخگوی وعدههای بر زمین مانده و کارنامه خالی خود باشد، هماهنگ و پیدرپی مشغول تخریب و حمله به مجلسی است که هنوز آغاز بهکار نکرده و قرار است روز هشتم خردادماه فعالیت خود را آغاز کند.
اصلاحطلبان رکوردداران کاهش مشارکت
عباس عبدی ادعا کرده بود که «این مجلس با این رأی اندک و فضای محدود امیدی که به آن وجود دارد از ابتدا ناتوان و ناکارآمد و تا حدی علیل به دنیا آمده است، لذا اینکه مجلس بهخودیخود بتواند کاری صورت دهد یا بخواهیم خیلی به جزئیات آن فکر کنیم تأثیر چندانی در وقایع ندارد.» و این در حالی است که مشارکت مردم در انتخابات با وجود وضع فاجعهباری که مدعیان اصلاحات در دولت و مجلس به آنها تحمیل کردند، نسبت به دورههای قبل، قدری پایینتر بود. کاهش مشارکت دستپخت اصلاحطلبان بود. دولتهای روحانی و خاتمیرکورددار بیشترین کاهش مشارکتاند.
شارلاتانیسم و بیهودهگویی
اما دیروز شهربانو امانی، عضو شورای شهر تهران طی یادداشتی در روزنامه آفتاب یزد مرزهای طنز را جابهجا کرد و همزمان کمر استدلال را شکست! وی نوشته است: « از آنجایی که رقبای این طیف در انتخابات نتوانستند حضور جدی داشته باشند و چهرههای توانمند و حتی ت عداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس دهم نیز در فرآیند رقابت حضور نداشتند و انتخابات دور دوم نیز به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاده حالا بهنظر میرسد برخی در طیف اصولگرایی به دنبال مخالفتراشی یا رقیبتراشی از بیرون هستند و اینگونه القا میکنند که جریان رقیب به دنبال تضعیف مجلس یازدهم است. چنین رویهای پیش از این نیز از سوی این جریان دیده شده که در واقع مهمترین هدف آن عدم پاسخگویی و مسئولیتپذیری نسبت به رویدادهایی است که در آینده مجلس یازدهم درباره آن باید پاسخگو باشد.»
شهربانو امانی مدعی است که رقبای این طیف[جریان انقلابی] در انتخابات نتوانستند حضور جدی داشته باشند؛ اما برخلاف این گزاره، طیف اصلاحطلب عناصر اصلی خود را به صحنه آورده بود اما رأی نیاورد. نامزدی که نفر اول چند لیست مدعیان اصلاحات بود، بهاندازه یک دهم آخرین نفر لیست جریان انقلابی رای آورد. ادعای دیگر امانی که برخی در طیف اصولگرایی دنبال مخالفتراشی هستند تا القا کنند اصلاحطلبان به دنبال تضعیف مجلس یازدهم هستند! همان گرانیگاهی است که در آن منطق و استدلال پایمال و خطوط فکاهی شکسته شده است و جالب آنجاست که سبب نیرنگآلودگی وترفند مئابیهای طیف مدعی اصلاحات ـ فرار از پاسخگویی و پذیرش مسئولیت ـ را با فرافکنی به جریان انقلابی نسبت میدهد و این در شرایطی است که اصلاحطلبان، امروز یکدیگر را به سیاسیکاری، بیسوژگی و دوگانه سازی متهم میکنند و رویه یکدیگر را شارلاتانیسم و بیهودهگویی میخوانند.
نگاه صرفا سیاسی به شایستگی و توانمندی
روزنامه مدعی اصلاحات اعتماد نیز روز گذشته، گزارشی را با تیتر «مجلس رقبا» منتشر کرد و نوشت: «کمتر از یک ماه تا آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با اکثریت قریب به اتفاق اصولگرایان باقی مانده و همین مسئله سبب شده تا اصولگرایانی که پیش از ورود به «بهارستان» از اتحاد واقعی و حقیقی نیز برخوردار نبودند این روزها به رقابتهای درون گروهی و جناحی خود با اظهارات رسانهای متفاوت، رنگ و بوی جدیتری ببخشند. رقابتی که لزوما بر سر قدرتمندترین کرسی پارلمان نیست و میتواند از کمیسیونهای تخصصی و فراکسیونهای تأثیرگذار پارلمان تا مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات مجلس را شامل شود.»
در این گزارش آمده است: «... این اختلافات و اظهارات بعضا متناقض و طعنهآمیز در روزهای آتی با توجه به نزدیکی زمان تشکیل مجلس یازدهم و رقابت درون پارلمانی اصولگرایان تشدید شود هر چند که در این میان سیدمصطفی میرسلیم که نامش در میان گزینههای تصدی مجلس یازدهم به چشم میخورد در توییتر خود به تحلیلها و گزارشها درباره پارلمان آینده واکنش نشان داده و با انتقاد از آنان نوشته است: «راه صحیح زندگی سیاسی برای اقلیت پس از شکست فاحش در انتخابات مجلس یازدهم در تحلیلهای غلط انداز و تخریب شخصیتهای اکثریت و ادعای اختلاف و رقابت بین آنها و تحقیر انتخاباتی که خود به دلیل ناکارآمدی سرمنشا نتایج آن بودهاند، نیست. توصیه میکنم با استفاده از فرصت ماه رمضان، وقت خود را صرف تفکر درباره ریشه ضعفهای جبهه سیاسی خود کنند.»
باید یادآور شد که اکثر نامزدهای پیروز جریان انقلابی از تخصص، سوابق و کارنامه روشن و قابل توجهی در خدمت به مردم برخوردارند و تعهد، شایستگی و توانمندی، ویژگیهای بارز آنهاست اما مدعیان اصلاحات به این موضوع درخشان، صرفا از زاویه سیاسی نگاه میکنند.
دستپاچگی از رایحه خدمت
به همین قرار، خبرگزاری حامیدولت ایسنا، در گزارشی با عنوان «ریاست؛ دورنمایی برای آینده یک سیاستمدار» نوشت: «روزی که یونیفورم سبز نیروی انتظامی را با کتوشلوار سیاست عوض کرد و خلبان بودنش را به رخ رقبا کشاند، مشخص بود که تخریبچی سابق طرقبهای خیالهای بزرگی در سر دارد. محمدباقر قالیباف با عبور از پیچ و خمهای نظامیگری و سیاستورزی، حالا راه قانونگذاری را در پیش گرفته است. میگویند محمدباقر قالیباف این روزها دوباره بارش را بسته، ولی اینبار به جای انتهای خیابان پاستور و ساختمان ریاست جمهوری به دنبال رسیدن به میدان بهارستان و ریاست در ساختمان هرمیشکل مجلس است. ساکن سابق خیابان بهشت، کوچه به کوچه و خیابان به خیابان، تهران را برای رسیدن به ریاست یکی از قوا، وجب میکند.»
لفاظیهای ایسنا نیز در چارچوبترفند پیش گفته قابل ارزیابی است. اینکه نامزدهای جریان انقلابی به مجلس راه یافتند و با خرد جمعی و کار جهادی و تخصصی با تکیه بر اسناد بالادستی نظام در تکاپوی مجلسی انقلابی برای حل مشکلات کشور هستند، مدعیان اصلاحات را دستپاچه کرده است.
وکیلالدولهها
چوب حراج زدن به ذخایر طلا و ارز آن هم در شرایط جنگ اقتصادی، کاهش قابل توجه ارزش پول ملی، انفجار قیمتها، عدم هدایت نقدینگی ۵ برابر شده به سمت تولید، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی، بیکاری، رها کردن بخش مسکن، بیتوجهی بهنظرات صاحبنظران اقتصادی، حقوقهای نجومی، فاجعه برجام و تعطیلی برنامه هستهای و خسارات بسیار دیگری در دولت روحانی و مقطع زمانی مجلس دهم اتفاق افتاد اما مدعیان اصلاحات در مجلس وکیلالدوله شدند و نظارت بسیار ضعیفی بر وزارتخانهها داشتند. آنها در برابر وضعیت فاجعهبار معیشت مردم و ضرورت وادار کردن دولت به کار و اقدام، بسیار منفعل عمل کردند. وزیر بیکفایت راه و شهرسازی را چند مرتبه استیضاح اما با رأیهای بالاتری ابقا کردند یا وزیر دیگری در آستانه استیضاح، بهعنوان نامزد وزارتی دیگر معرفی شد و رأی بالایی از همین مجلس گرفت!
این طیف که امروز به تخریب مجلس انقلابی اما آغاز به کار نکرده کمر بسته، سابقه سیاهی در بلواسازی و تحریک به اغتشاش، فتنهگری و قدارهکشی،اشتراک نظر با دشمن، امیدوار ساختن و به طمع انداختن دشمن نیز دارد. عناصر این طیف معتقدند اصلاحطلبان به کارنامه خودشان باختند و مردم از آنها قطع امید کردهاند.